کد مطلب:88665 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:528

مصادیق شر











1- قرآن بخل را از شرور شمرده است: «و لا یحسبن الذین یبخلون بما آتیهم

[صفحه 416]

الله من فضله هو خیرا لهم بل هو شر لهم»، كسانی كه بخل می ورزند به آنچه خداوند از فضل و رحمتش به آنها داده، گمان نكنند برای آنها خیر است، بلكه شر برای آنها است.[1] افراد بخیل فكر می كنند اگر از اعطاء مال به دیگری امساك كنند، برای آنها بهتر است و مال بیشتری روی هم انباشته می كنند، ولی او كه این اموال از اوست و بركت به آنها می دهد، این بخل را خیر نمی داند، بلكه شر می شمارد.

2- افرادی كه تعقل نمی كنند، شر هستند، قرآن می فرماید: «ان شر الدواب عند الله الصم البكم الذین لا یعقلون»، بدترین جنبندگان نزد خداوند، افراد كر و لالی هستند كه اندیشه نمی كنند.[2] كسانی كه تعقل نمی كنند و گوشهای آنها از سخنان الهی ناشنوا و از گفتن حق امتناع می ورزد بدترین مخلوقات از نظر كتاب الهی هستند.

از مصادیق این عدم تعقل كنندگان كافرانی هستند كه از روی آگاهی كفر ورزیدند: «ان شر الدواب عند الله الذین كفروا فهم لا یومنون»، همانا بدترین جنبندگان نزد خداوند كسانی هستند كه كفر ورزیدند و آنها ایمان نمی آورند.[3].

3- پیشوای ظالم و جائری كه گمراه شد و گمراه می كند از مصادیق شر است، مولی علی (ع) می فرمایند: «ان شر الناس عند الله امام جائر ضل و ضل به»، بدترین مردم نزد خداوند، رهبر و پیشوای ظالمی است كه گمراه شد و به وسیله او مردم گمراه می شوند.[4].

4- كسی كه از ترس شرش اكرام شود، خود شر است، رسول گرامی می فرمایند: «شر الناس عند الله یوم القیامه الذین یكرمون اتقاء شرهم»، بدترین مردم نزد خداوند، روز قیامت، كسانی هستند كه به خاطر پرهیز از شرشان اكرام و

[صفحه 417]

احترام می شوند.[5].

5- ظالم شر است: مولی علی (ع) فرمودند: «شر الناس من یظلم الناس»، بدترین مردم كسی است كه مردم را ظلم و ستم می كند.[6].

6- كسی كه عذر و عفو قبول نمی كند، شر است، علی (ع) می فرمایند: «شر الناس من لا یقبل العذر و لا یقیل الذنب»، بدترین مردم كسی است كه عذر نمی پذیرد و گذشت از گناه دیگری نمی كند.[7].

7- كسی كه از مردم می ترسد و از خدا نمی ترسد مصداق شر است. مولی علی (ع) فرمودند: «شر الناس من یخشی الناس فی ربه و لا یخشی ربه فی الناس»، بدترین مردم كسی است كه از مردم در برابر فرامین خداوند می ترسد و از پروردگارش در مورد رضایت مردم نمی ترسد.[8].

8- كسی كه نسبت به مردم سوءظن دارد و به آنها اعتماد نمی كند واحدی هم به خاطر عملكرد بدش به او اعتماد نمی كند از مصادیق شر است مولی فرمودند: «شر الناس من لا یثق باحد لسوء ظنه و لا یثق به احد لسوء فعله»[9].

اینها نمونه های مختصری از صدها بلكه هزاران خیر و شری است كه ما به آن برخورد می كنیم و این نوشته جای ذكر همه ی آنها نیست.

این مصادیقی كه از خیر و شر شمرده شد، تعدادی از وسائل رسیدن به كمال و تعدادی از وسائل سقوط و عدم تكامل است.[10].

[صفحه 418]

متقین واقعی تا بتوانند سعی می كنند، منبع صدور خیرات باشند و از شر بپرهیزند، از تجاوز و ظلم و تعدی اجتناب كنند، از غیبت و تهمت و دروغ مبرا باشند، راستی در اجتماعی كه همه به هم دروغ می گویند چگونه می شود زندگی كرد، اعتماد سرمایه ی بزرگ زندگی است كه در سایه ی صدق و صفا و راستی امكان پذیر است، رذائل اخلاقی و شرور، جامعه را متلاشی می كند.

مسلمان راستین آن است كه برای مردم منشا خیر باشد و همیشه مردم از او توقع خیر داشته باشند، مسلمان واقعی آن است كه همتش مصروف مردم است، و برای خیر و صلاح جامعه تلاش می نماید.

داستان طنزآمیزی گفته اند كه نمایانگر حقیقتی بزرگ است: امیری، داروغه ی جوانی را انتخاب كرد تا دزدهای شهر را بگیرد یعنی مملكت را آباد كند و سر و صدای مردم را كه اعتراض می كردند، دزد فراوان شده بخواباند، این داروغه ی جوان با مهارتی خاص پس از اندك زمانی دزدها را گرفت و به امیر گزارش كرد كه من مملكت را امنیت دادم و دزدها را دستگیر كردم، امیر گفت تمام آنها را دستگیر كردی، گفت: آری، گفت بسیار كار بدی كردی، جوان تعجب كرد و گفت چرا؟ گفت تو منافع ما را با گرفتن آنها از دستمان گرفتی، اگر دزد نباشد كسی به سراغ ما نمی آید و توجهی به ما نمی شود درآمد ما در این است كه لااقل همیشه چند سارق و دزد و متقلب در اجتماع باشند، بسیاری از هدیه ها و رشوه ها كه به ما می رسید به خاطر ناامنی مردم بود، اگر مردم به سراغ ما آیند برای ما نفع دارد. این گرچه طنز است ولی حقیقتی را می فهماند، كه بعضی مردم راضی به ضرر مردم و اجتماعند، تا از آن نفع شخصی و سود شخصی برند. در روایتی كه در فرازهای سابق، نقل كردیم آمده بود كه پیامبر دیدند مردم به دور مردی جمع شده اند، فرمودند كیست؟ گفتند دیوانه است، حضرت فرمودند: او دیوانه نیست او مریض است بیائید تا دیوانه واقعی را به شما

[صفحه 419]

معرفی كنم و خصوصیاتی ذكر فرمودند و از جمله فرمودند: «الذی لا یومن شره و لا یرجی خیره فذلك المجنون» كسی كه مردم از شر او در امان نیستند و خیر و نیكی او را امید ندارند، او مجنون و دیوانه است.[11].

آری دیوانه از دید این بزرگترین پیامبر الهی كه سخنی گزاف نمی گوید چنین شخصی است.

خداوندا از وجود پر بركت خودت كه خیر محض است خیر محض به ما عنایت فرما و همچون انبیاء و اوصیاء خود كه درباره ی آنها فرمودی «كل من الاخیار»[12] وجود ما را نیز منبع خیر گردان تا همچون راهیان راهت اولین اقدام كنندگان به خیرات باشیم «ان ذكر الخیر كنتم اوله و اصله و فرعه و معدنه و ماویه و منتهاه»، اگر نام خیر و نیكی برده شود شما (ائمه و معصومین) اول و اصل و فرع و معدن و جایگاه و منتهای آن هستید.[13].

«الهی» این عارف وارسته در ذیل این دو فراز (الخیر منه مامول و الشر منه مامون) گوید:


از او غیر از نكوئی كس در آفاق
ندارد چشم زیر چرخ نه طاق


نباشد غیر نیكی از وی امید
بد از وی كسی نخواهد دید جاوید


جمالش آینه كل الكمال است
ز كل الخیر فعل شر محال است


ز شاخ نخل كس حنظل[14] نچیده است
شرنگ[15] از شكرستان ناپدیدست

[صفحه 420]

نكوئی كن تو نیز ای مرد هشیار
بگرد شر، مگرد اندیش بسیار


چنان شو كز تو جز خوبی نبینند
جهانی غیر محبوبی نبینند


ز تو چون خیر دارد گیتی امید
به خوبی تو گردد ماه و خورشید


شتابد گردش گردون به كامت
شود مه مشتری انجم غلامت


به هر آئینه سازد خوب رویت
كه نیك و بد همی بیند نكویت


نیازارد به جور این آسمانت
نگه دارد ز اطوار زمانت


نكو شو گر نكوئی داری امید
كه باید بد كند بهرام و ناهید


چو آن نیكو نهادان پاكدین باش
ز زشتی دور و با خوبی قرین باش


بدان خوبی كه خورشید سپهر است
كه با سرتاسر گیتی به مهر است


ز خیر اندیشی انسان باش باری
كه جز خیر از تو نبود انتظاری


ز شر آن سان منزه دار خود را
كه ایمن سازی از خود نیك و بد را

[صفحه 421]


صفحه 416، 417، 418، 419، 420، 421.








    1. سوره ی بقره، آیه ی 216.
    2. سوره ی انفال، آیه ی 22.
    3. سوره ی انفال، آیه ی 55.
    4. نهج البلاغه 164 صبحی صالح 163 فیض.
    5. بحار، جلد 75، صفحه ی 283.
    6. غررالحكم، (روایات مربوط به شر را به ضمیمه روایات دیگری در این مورد می توانید در میزان الحكمه، جلد 5، صفحه ی 37 تا 39 مطالعه فرمائید).
    7. غررالحكم.
    8. غررالحكم.
    9. غررالحكم.
    10. در كتاب «ارزشها و ضد ارزشها در قرآن» بسیاری از مصادیق خیر و شر را آورده كه می توانید مراجعه نمائید.
    11. سفینه البحار، جلد 1، صفحه ی 189.
    12. سوره ی جن، آیه ی 48.
    13. زیارت جامعه.
    14. میوه ای به شكل هندوانه بسیار كوچك، طعمش تلخ، گیاه آن نیز شبیه بوته هندوانه است و در جاهای خشك می روید، در فارسی هندوانه ابو جهل و خربزه روباه گفته می شود (فرهنگ فارسی عمید).
    15. زهر و هر چیز تلخ (فرهنگ فارسی عمید).